آمارهای جدید از بازار مسکن و اجاره بها/ زنگ خطر رشد اجاره بها در شهرهای کوچک
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۳۵۳۶
گزارش های اخیر مرکز پژوهش های مجلس، از قرار داشتن مستاجران در میان بزرگ ترین جهش اجاره بها و آب رفتن شدید استطاعت مسکن خانوارهای کشور حکایت دارد.
به گزارش مشرق، تازه ترین آمارها و محاسبات رسمی از روند بلندمدت و کنونی بازار مسکن و اجاره بها، حاکی از تفاوت شدید استان های کشور در رشد بلندمدت قیمت مسکن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این یافته ها نشان می دهند که بر خلاف تصور، مدیریت بازار اجاره بها در شهرهای کوچک، به مراتب ضرورت بیشتری نسبت به شهرهای بزرگ دارد.
ازسوی دیگر آژیر قرمز برای سهم هزینه های مسکن از کل هزینه های خانوار در کل مناطق شهری کشور به صدا درآمده است.
در شرایطی که آمارهای مسکن در سال های اخیر به طور دوره ای منتشر و البته در ماه های اخیر، میزان انتشار آن کندتر شده است، تازه ترین گزارش های مرکز پژوهش های مجلس با استناد به داده های هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۴۰۰و نیز ۱۴۰۱ زوایای جدیدی از وضعیت بازار مسکن به دست می دهد.
تفاوت شدید استان های کشور در تغییرات بلندمدت قیمت مسکن و اجاره بها
گزارش شماره ۱۸۹۳۹ مرکز پژوهش های مجلس در باره طرح سامان دهی بازار زمین، مسکن و اجاره بها، حاکی از آن است که در بازه زمانی ۱۷ سال اخیر، تفاوت شدیدی بین استان های کشور از منظر میزان رشد قیمت مسکن و اجاره بها وجود داشته است.
به طوری که به عنوان مثال قیمت مسکن در این بازه در تهران حدود ۵۲ برابر شده، اما این رقم برای یاسوج تنها حدود ۸ برابر بوده است.از سوی دیگر در بازار اجاره بها، میزان رشد قیمت ها، عمدتاً کمتر از میزان رشد قیمت مسکن بوده است.
در برخی از مراکز استان ها نیز مانند یاسوج، بیرجند و خرم آباد، رشد اجاره بها بیشتر از رشد قیمت ملک بوده است.
زنگ خطر رشد اجاره بها در شهرهای کوچک
شاید تصور شود که مانند رشد قیمت مسکن در کلان شهرها، میزان رشد اجاره بها در آن ها نیز باید از دیگر مناطق شهری بیشتر باشد. با این حال، یافته های اخیر، این موضوع را رد می کند.
جدول (تغییرات شاخص اجاره بهای مسکن در مناطق شهری) نشان می دهد که در دوره های بررسی شده، رشد شاخص اجاره بها در شهرهای کوچک بیشتر از رشد این شاخص در شهرهای بزرگ بوده است.
نکته مهمی که در این جا برداشت می شود، این است که بر خلاف بازار مسکن که توجه در آن باید بیشتر معطوف به شهرهای بزرگ باشد، (چون نقش رهبر بازاررا دارند) در مدیریت بازار اجاره بها لازم است توجه بیشتر معطوف به شهرهای کوچک باشد.
علت این مسئله احتمالاً به این موضوع بر می گردد که در شهرهای کوچک، چون میزان رشد قیمت مسکن به شدت کمتر از شهرهای بزرگ است (همانند آن چه در بالا به آن اشاره شد) خرید مسکن به قصد اجاره دادن در مقایسه با این اقدام در شهرهای بزرگ به صرفه نیست بنابراین در شهرهای کوچک، با مشکل عرضه املاک استیجاری مواجه هستیم.
مستاجران در میان بزرگ ترین موج افزایش اجاره بها!
گزارش مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد جدای از تغییرات استانی رشد اجاره بها، رشد کلی این شاخص در سال های اخیر به گونه ای است که هم اینک با بزرگ ترین موج افزایش اجاره بها مواجهیم. این رشد از سال ۹۷ آغاز شده و در کنار کاهش درآمد سرانه جامعه در یک دهه اخیر، نگرانی ها درباره سهم بزرگ هزینه مسکن در سبد هزینه مستاجران را دامن زده است.
به موازات، روند نزولی ساخت مسکن در این دهه و گاه عرضه و تولید در مکانی غیر از محل تقاضای سکونت و کاهش استطاعت خرید مسکن به افزایش طول دوره انتظار خرید مسکن و به تبع آن، افزایش مستمر سهم مستاجران منجر شده است.
آب رفتن استطاعت مسکن خانوارها
شاخص دیگری که محاسبات مرکز پژوهش ها به عنوان یکی از تازه ترین داده های بازار مسکن نشان می دهد «درصد خانوارهایی است که به مسکن در استطاعت دسترسی ندارند». در مطالعات اقتصادی، مسکن در استطاعت، معیاری است که برای اندازه گیری میزان هزینه مسکن خانوار نسبت به دیگر هزینه های آن به کار برده می شود.
بر این اساس و در گزارش شماره ۲۳۰۱۸۹۳۰ این مرکز، خانواری به مسکن در استطاعت دسترسی دارد که سهم هزینه مسکن وی کمتر از ۳۰ درصد کل هزینه های آن خانوار باشد. در این زمینه، ملاحظه می شود که در کلیه مناطق شهری، درصد خانوارهایی که به مسکن در استطاعت دسترسی ندارند بین ۵۲ تا ۷۸ درصد است و در شهر تهران، به ۶۲ تا ۸۵ درصد رسیده است.
منبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت مسکن خانوار قیمت مسکن گرانی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت اجاره بها در شهرهای کوچک مرکز پژوهش های مجلس مسکن و اجاره بها مسکن در استطاعت میزان رشد قیمت رشد قیمت مسکن رشد اجاره بها مرکز پژوهش ها شهرهای بزرگ بازار مسکن مناطق شهری استان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۳۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شب عید املاکیها، روز سیاه مستاجرها
خبرگزاری مهر، گروه مجله: فصل امتحانات فقط برای دانشآموزان و محصلها ترسناک نیست. پدر و مادرهای اجارهنشین هم با نزدیک شدن به پایان بهار و سه ماه تابستان برای افزایش نرخ رهن و اجاره خانهشان دلهره میگیرند؛ نرخهایی که یک شبه سر به فلک میکشند و تا آسمان هفتم میرسند؛ بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ پاسخگویی.
اکثر خانوادههای ایرانی به ویژه آنها که صاحب فرزند مدرسهای هستند تعطیلات تابستانی را برای جابجایی انتخاب میکنند و همین موضوع باعث شده بازار بنگاههای مسکن و املاکیها با شروع گرمای تابستان داغ شود. این بازار داغ هرچند به مذاق صاحبخانهها و املاکیها خوش میآید اما مستاجران را حسابی کباب میکند.
فصل ترسناک مستاجران
«سعید» جوان سی ساله و متاهل ساکن تهران که در منطقه ۱۸ سکونت دارد در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: «یک خانه ۶۰ متری در جنوب تهران را سال گذشته با دویست میلیون رهن و چهار میلون تومان اجاره ماهانه کرایه کردم. حالا موعد قراردادم نزدیک شده و صاحبخانه میگوید باید صد میلیون به رهن و ۱ک میلیون و پانصد هزار تومان به اجاره اضافه کنم.»
این جوان که درآمد کارمندی حدود ۱۵ میلیون تومانی دارد، ادامه میدهد: «سال گذشته یک سوم از درآمدم را برای اجاره و شارژ ساختمان میدادم و تقریباً ماهی ۱۰ میلیون برای باقی قسطها و قبضها و مخارج زندگی باقی میماند. حالا قرار است ۱۰۰ میلیون به مبلغ رهن اضافه کنم! این یعنی باید سال پیش ماهی حدود هشت میلیون و سیصد هزار تومان پسانداز میکردم. چنین چیزی با این درآمد ممکن است؟»
او گلایه دارد که هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمیرسد و هیچ قاعده منصفانهای برای نرخ اجارهبها تعیین نمیشود. «با این وضعیت صاحبخانهها فقط اختیار ملک خود را ندارند. اختیار آینده ما هم دست آنهاست. صاحبخانه به من که مستاجرم فرصت زندگی نمیدهد. مستاجر باید امسال باید وام بگیرد که بتواند قراردادش را تمدید کند. سال دیگر باید پول قرض بگیرد که قسط قبلی و افزایش قیمت جدید را پرداخت کند. سال بعدی باید خانهاش را کوچکتر کند. سال بعدی لابد باید کلیهاش را بفروشد!»
«احسان» که حدوداً سی و سه ساله و ساکن شرق تهران است میگوید: «واقعیت این است که اگر زوجهای جوان در قشر متوسط تا چهار پنج سال پیش خانه نخریده باشند، احتمالاً دیگر نمیتوانند از زندگی اجارهنشینی فاصله بگیرند.»
این مرد جوان که روی ماشین کار میکند و به نظر میرسد درآمد اصلی خود را از تاکسیهای اینترنتی به دست میآورد گلایه میکند: «خانهمان هر سال کوچکتر و قدیمیتر میشود. این بار به یک خانه در طبقه سوم بدون آسانسور ناچار شدیم اما میدانید؟ نکته عجیب این است که هرچه قدر انتظارمان را کم کنیم باز هم زورمان نمیرسد. حالا هم من و هم همسرم کار میکنیم تا شاید درآمد دو نفرهمان کفاف زندگی را بدهد.»
این زوج که پنج سال است ازدواج کردهاند، فرزندی ندارند: «فکر میکردیم بعد از تمام شدن درس همسرم بتوانیم بچهدار شویم اما پیدا کردن خانه با فرزند خیلی سختتر است. خیلی صاحبخانهها مخصوصاً ملکهای کوچک زیر هفتاد متر، خانهشان را فقط به زوج بدون فرزند اجاره میدهند یا به ازای هر فرزند مبلغی به رهن یا اجاره اضافه میکنند!»
«داوود» که یکی از مستاجران مرکز شهر است در گفتگو با مهر میگوید: «صاحبخانه سرم منت گذاشته و گفته با ۴۰ درصد افزایش قیمت میتوانم قرارداد را تمدید کنم اما یک ماه دیگر، افزایش نرخ زیر ۵۵ درصد نخواهد بود.»
او که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد بنگاههای املاک را مقصر میداند: «صاحبخانه میرود از املاکی قیمت میپرسد و املاکیها از حالا قول میدهند تا یک ماه دیگر افزایش قیمتها به حدود هفتاد درصد میرسد. یک ماه دیگر شصت درصد قیمتها را بالا میبرند و اگر کسی هم چیزی بپرسد میگویند تازه قرار بود هفتاد درصد گران شود!»
او میگوید: «بازار مسکن خیلی بیرحم شده است. صاحبخانهها و املاکیها دست به دست هم دادهاند و هیچکس جلودارشان نیست. صاحبخانه من چند واحد مسکونی در تهران دارد؛ با اینکه سن و سالی ندارد و هنوز زیر پنجاه سال دارد کار نمیکند و فقط از طریق اجارهبهایی که دریافت میکند زندگیاش را میچرخاند. داشتن ملک مسکونی، تجارت شده و حالا برای خیلیها محل ارتزاق شده است. البته اقتصاد ما این روش مسموم را به زندگی مردم تزریق کرده ولی همه اینها قشر متوسط و زوجهای جوان را نابود میکند.»
مستاجران خوششانس کدامند؟
بازار مسکن به وضعیتی دچار شده که مستاجران، خودخواسته و به ناچار اجازه میدهند بر سرشان کلاه برود، همان کلاهی که تا میخواهند از دست خلاص شوند یک سال دیگر هم سر آمده و زمان تمدید قرارداد رسیده و باید خوشاقبال باشند که کلاه جدیدی که قرار است بر سرشان برود اندازهشان باشد و ناچار نباشند دنبال خانه جدید بگردند.
چرا کلاه؟ چون در این ایام سرمایهداران و صاحبخانهها و البته بنگاهها معاملات مسکن بهتر میتوانند کیسه خود را پر کنند و این جیب مستاجران است که از پسانداز ناچیز یک سال خالی میشود. چه بسا دیده و شنیده شده صاحب خانههایی منزل خود را خالی و بدون استفاده گذاشتهاند تا در پیک شلوغی به بنگاه بسپارند یا در دیوار آگهی بزنند.
قربانیان چرخه تورم، چهار دهکی هستند که دیگر نه تنها پسانداز برای خرید خودرو یا مسکن برایشان آرزو شده بلکه حتی نمیتوانند مطمئن باشند که سر موعد قرارداد، توان تمدید خانههایشان را در سال جدید دارند.
در حالی که خانههای کوچک و بزرگ زیادی در تهران و کلانشهرها خالی هستند و قانون اخذ مالیات هم نتوانسته طمع صاحبخانهها شکست دهد. در حالیکه هنوز حدود ۶۰ هزار ملک خالی وارد چرخه عرضه و تقاضا نشدهاند، بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمتها به تدریج ناچار میشوند برای زندگی حاشیهنشینی و شهرکنشینیهای اطراف شهرها را انتخاب کنند.
کلاه مستاجران پس معرکه است
«مرتضی عزتی» کارشناس اقتصادی مدتی پیش با توجه به حواشی افزایش کرایه خانه گفت: «دولت حتی اگر بخواهد هم نمیتواند اجاره خانه را کنترل کند. اجاره خانه در ایران بدون در نظر گرفتن تورم مشخص میشود.»
هرچند دولت سیزدهم قرار بود با ساخت ۴ میلیون مسکن، از سختتر شدن تهیه مسکن برای زوجهای جوان و مستاجران جلوگیری کند؛ اما زور تمام راهکارهایی که به کار بسته به تورم افسارگسیخته نرسیده است و نگاهی به بازار مسکن دست کم در تهران نشان میدهد صاحبخانهها بدون هیچ نظارت و قاعدهای، حداقل ۳۰ تا ۱۰۰ درصد اجارهببهار را افزایش دادهاند.
مسکن، به عنوان یکی از بیقاعدهترین حوزهها به دست فراموشی سپرده شده و هر از گاهی شعار یا راهکاری غیر قابل اجرا درباره آن داده میشود. برای مثال سال گذشته شورای عالی مسکن که در تاریخ بیست و چهارم اردیبهشت ماه به ریاست رئیسجمهور برگزار شد، مصوب کرد که حداکثر نرخ افزیش اجاره بها در شهر تهران ۲۵ درصد، در کلانشهرها ۲۰ درصد و در سایر شهرها ۱۵ درصد خواهد بود. اما چیزی که نگذشت که در پایان بهار و آغاز تابستان ۱۴۰۲ مستاجران با نرخهای جدیدی مواجه شدند که هیچ رد و اثری از سقف افزایش در آنها دیده نمیشد.
در حال حاضر هم علیرغم آنکه با نزدیک شدن فصل جابجایی مستاجران، بوی گس گرانی همه جا را برداشته خبری از ورود دولت و مجلس برای چارهیابی یا چارهسازی نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس در آستانه وداع از بهارستان هستند و جمع دیگری از آنها درگیر حاشیه جناحبندیهای صحن و انتخاب هیئت رئیسه شدهاند و از مسائل معیشتی مردم غافل.
کدام کاهش؟ کدام استمرار؟
با توجه به آخرین واکنشهای دولت درباه مسکن نیز به نظر میرسد نگرانی چندانی نسبت به این موضوع وجود ندارد. سوم اردیبهشت وزارت راه و شهرسازی به یک گزارش رسانهای واکنش نشان داد و در جوابیهای به تحویل ۵۰۰ هزار مسکن تاکید شده و از اقداماتی نظیر تعیین سقف اجاره بها به عنوان دستاوردهای این وزارتخانه یاد کرده است.
بعد از آن نیز در تاریخ نهم اردیبهشت، رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت ضمن «ابراز رضایت» از گزارشات مسئولان اقتصادی دولت درباره «کاهش تورم»، کنترل و کاهش رشد نقدیندگی و کاهش قیمت ارز، استمرار این روند را نیازمند کنترل و مراقبت ویژه دستگاههای مربوط دانست و در این راستا تشکیل منظم شورای اقتصاد و ستاد تنظیم بازار را ضروری دانست.
نکته قابل توجه این است که در دنیایی موازی، شرایط اجاره مسکن برای قشر متوسط و ضعیف، به ویژه در کلانشهرها به یک بحران شبیه شده است. کسی نمیتواند جلودار صاحبخانهای باشد که به ملک خود به عنوان یک کسب و کار نگاه میکند و میگوید: «این هم راه امرار معاش ماست.» سامانههای مختلف هم نتوانستهاند مقابل بنگاهها یمعاملات املاک بایستند.
در چنین شرایطی خبری از افزایش حقوق متناسب با گرانی مسکن هم نیست و کلاه کارگران و کارمندان بیش از همیشه پس معرکه است. تمام اینها باعث شده سبکهای جدیدی از زندگی در جامعه بروز پیدا کند و آگهیهای عجیب و غریب در فضای مجازی کم کم به یک موضوع عادی تبدیل شوند؛ اجاره پشتبام، اجاره زیرزمین و اجاره اتاق خواب نمونههایی از این سبک زندگی جدید است.
یک اتاق خواب ۱۲ متری در محله «یافتآباد» واقع در غرب تهران با شرایط سرویس بهداشتی مشترک، بدون پارکینگ، بدون انباری و داخل حیاط، به قیمت ۲۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره داده میشود.
صاحب یک واحد ۹۰ متری واقع در مرکز شهر تهران حوالی تئاتر شهر که زیر همکف است و پارکینگ ندارد، ۷۰۰ میلیون رهن کامل به عنوان قیمت در نظر گرفته است.
اجاره یک پشت بام مسقف در جنوب تهران هم ماهانه ۵۰۰ هزارتومان اجاره دارد و ۱۵ میلیون تومان رهن.
اینها اسمش سیاهنمایی نیست
افزایش بیقاعده و دوباره نرخ اجاره بها صدای مستاجران را در شبکههای اجتماعی حسابی بلند کرده است و برخی از آنها در پلتفرم ایکس گلایههای خود را مطرح کردهاند. آنها با مطالبه از مسوولان، خواستار رسیدگی به وضع موجود هستند.
کاربری به نام محسن نوشته است: «اجاره و رهن خانه بسیار بالا رفته است، آیا نظارتی چیزی وجود دارد؟ کی به کیه؟ دولت و مجلس کجای قصه خوابیدهاند؟»
فردی به اسم یاسر نیز با اشاره به اینکه مسوولان پاسخگو نیستند گفت: «اوضاع مسکن فاجعه شده است؛ اما مسوولین حاضر به پاسخگویی نیستند. من تا تیر فرصت دارم اما صاحب خانه تماس گرفته و اجاره و رهن را بالا برده است. خب ما از کجا بیاوریم؟ درست است صاحب خانه خرج دارد اما درآمد من مستاجر پس چی؟»
یک حساب کاربری به اسم مسعود از اضطراب نزدیک شدن به ماه قرار داد نوشته است: «کم کم روزهای طلایی (کمرشکن) جا به جایی مستاجران نزدیک میشود. کاش مسوولین فکری هم به حال مستاجران و ساماندهی اجاره خانهها میکردند. واقعاً این چندماه برای مستاجران روزگار پر استرسی است. بنگاهداران که عامل اصلی گرانی مسکن هستند همیشه به نفع.... موضع میگیرند.»
گروهی نیز از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی اجاره خانهها گفتند و سفره دلشان را باز کردند. کاربری در این باره نوشت: «اجاره خانهها دارد کمر مستاجرها را میشکند. حرف هم بزنیم میگویند یک محله پایینتر برو. تحمل این وضع خیلی سخت است.»
شهاب گفت: «صاحب خانهمان واحد ما را برای فروش گذاشته و به من هم گفت دنبال خانه باشم.الان رفتم بنگاه تا قیمت خانهها دستم بیایید الان فقط میتوانم بگویم چه جالب! ۸۰ متر خانه قدیمی ساز را ۲۰۰ میلیون تومان پیش و ماهی ۱۸ میلیون اجاره گذاشتهاند. همان منطقه ۱۸ ای که آقا رییسی تشریف آورده بودند.»
کاربر دیگری به نام مستور نوشت: «اجاره خانه را با درآمد و حقوقها که میسنجم، مستاجر نه تنها جای پیشرفت ندارد بلکه حق زندگی هم ندارد…»
نوید گفت: «قرارداد خانه را تمدید کردم. تا امسال ده تومان اجاره خانه میدادم؛ از اردیبهشت باید ۱۵ تومان بدهم. تازه از صاحب خانه هم بابت انصافش ممنون هستم اما حقوق من چند درصد افزایش داشته است؟ بله، ۲۰ درصد.»
مصطفی هم یادآوری کرد که با قیمتهای رهن و اجاره کنونی چند سال قبل میشد خانه خرید. او گفت: «وضعیت قیمت خانه برای اجاره افتضاح شده است به گونهای که با قیمت ودیعه اجاره خانه در هر منطقه کمتر از ۵ سال پیش میتوانستی خانه بخری.»
کاربر دیگری به نام محمدرضا نوشت: «برای اجاره یک واحد ۷۱ متری ده سال در محله مشیریه (جنوب شرقی) تهران، شما باید ۱۸۰ میلیون پول پیش جور کنید و ماهانه ۹ میلیون تومان پول اجاره بدهید. حقوق یک کارگر حدود ۱۳ میلیون تومان است. رفت و آمد، خورد و خوراک، بهداشت و درمان و… چه میشود.» این کاربر در یک پینوشت تاکید کرد: «اینها اسمش سیاهنمایی نیست!»
یک حساب کاربری دیگر به اسم آذر نوشت: «ما اقشار پایین و کارمند و مزدبگیر و کارگر، هر سال از یک آرزویمان کم کردیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. از خانه و ماشین شروع شد؛ تا طلای عروسی و اجاره خانه کوچکتر و جهار کمتر.»
سیاست فرزندآوری؛ معیشت فرزندنیاوری
با توجه به آنچه کارشناسان و سیاستگذاران کشور اعلام کردهاند، خانوادههای ایرانی به ویژه زوجهای جوانی که فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، باید به فرزندآوری تشویق شوند. میانگین سنی جمعیت کشور در وضعیت نگرانکنندهای است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور در راستایی باشد که سیر نزولی جمعیت جوان کشور را متوقف کند.
اما به نظر میرسد شرایط معیشتی فعلی به ویژه در کلانشهرها اوضاع را به سمتی میبرد که زن و شوهر هر دو ناچارند برای گذران زندگی شاغل باشند و باز هم آخر ماه هشتشان، گروی نهشان باشد. هرچند فرزندآوری صرفاً به اقتصاد مربوط نیست و ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در بر دارد اما نمیتوان انکار کرد شرایط معیشتی تاثیر قابل توجهی بر این موضوع دارد.
کد خبر 6092323